پرسشنامه تحريف شناختي بين فردي (ICDS)
با توجه به رويكرد شناختي ـ رفتاري، افكاري كه بهعنوان باورهاي غيرمنطقي يا تحريفهاي شناختي در نظر گرفته ميشوند بهعنوان عوامل مهمي براي ظهور و تداوم رفتارهاي ناكارآمد و اختلالات رواني بهحساب ميآيند. سازه تحريف شناختي، توسط آرون. تي. بك و آلبرت اليس معرفيشده است و بهطوركلي بهعنوان استدلالهاي غلطي تعريف ميشوند كه نقش مهمي را در بروز بسياري از اختلالات رواني ايفا ميكنند، به طوري كه بيشتر مواقع ما فكر ميكنيم كه قرباني محيط پيرامونمان هستيم و حوادث بيروني باعث ناراحتي، افسردگي و مشكلات بين فردي ما ميشود و راهحل رهايي از اين روان رنجوريها، حلوفصل و تغيير اين وقايع است، ولي شناخت درمانگران، معتقدند نوع تعبير و تفسير غلط افراد از اين اتفاقات بيروني باعث هيجانات منفي آنها ميشود. اين تعبير و تفسير غلط خودكار و تحت عنوان “تحريفها يا خطاهاي شناختي” به ذهن ما خطور ميكنند. تحريف شناختي بين فردي بهعنوان باورهاي بسيار اغراقآميز، سفتوسخت، غيرمنطقي و مطلق در مورد ماهيت روابط و رابطه افراد با ديگران تعريفشده است. از سويي احساسات و رفتارهاي آشفتهاي كه در روابط به وجود ميآيند، صرفاً معلول رفتار غلط يكي از طرفين يا يك عامل آسيبزاي ديگر نيست، بهطوري كه تا حدود زيادي اين خود افراد هستند كه به دنبال تحريكاتي مثل رفتار غلط، باعث شكل گرفتن اختلال ارتباطي ميشوند. در اين رابطه نظريه منطقي هيجاني بيان ميدارد كه آشفتگي يك ارتباط، بهطور مستقيم به اعمال طرف ديگر يا شكستهاي سخت زندگي مربوط نميشود، بلكه بيشتر به دليل باور و عقيدهاي است كه اين افراد در مورد چنين اعمال و شكستهايي دارند؛ بنابراين رويكرد منطقي هيجاني در قلمروي ارتباط به افراد ميپردازد، يعني اين رويكرد بهجاي اينكه فقط تعاملها يا صرفاً سيستمي را كه افراد در آن قرار دارند، موردنظر قرار دهد، افراد را موضوع اصلي اختلال ميداند.
سايت خريد پرسشنامه و پروتكل روانشناشي ايران تحقيق را مشاهده كنيد
برچسب: ،