آيا نگارش كتاب هميشه با ارزشتر از ترجمه كتاب است؟
بسياري از اوقات پژوهشگران بر اين باورند كه فردي ميتواند در يك حيطه يا رشته دانشگاهي حرفي براي گفتن داشته باشد كه كتابي را نگارش نموده است. اما سوال اين است كه آيا نگارش كتاب هميشه با ارزشتر از ترجمه كتاب است؟ در پاسخ به اين سوال بايد به ملاكهاي متعددي نگاه كنيم و آنها را محور كار قرار دهيم. در همين وب سايت و وب سايتهاي ديگر بارها اشاره شده است كه پژوهشگران براي دريافت بالاترين نمره در مصاحبه دكترا، به وجود آوردن ارزندهترين اثر علمي، يا خلق يك اثر بسيار فاخر علمي بهتر است كتابي را به رشته تحرير آورده و آن را چاپ كنند. اين رهنمود باعث شده است كه بسياري از پژوهشگران با اهدافي كه در سطر فوق ذكر شد به نگارش كتاب روي بياورند. اما در بسياري از مواقع مشاهده ميكنيم كه بيشتر اين پژوهشگران انتظاري كه در قبل از شروع نگارش كتاب داشتند را نتوانستند برآورده كنند؛ زيرا كتاب كيفيت لازم را نداشته و از طرف خوانندگان و دانشجويان، اعضاي داوري مصاحبه آزمون دكترا و يا ساير متخصصين بازخورد مثبتي دريافت ننمودهاند. در اين مطلب سعي ميكنيم تا توضيح دهيم چرا برخي مواقع ترجمه يك كتاب بيشتر از نگارش آن توجهات و امتيازات بيشتري را نصيب يك پژوهشگر ميكند و برعكس نگارش يك كتاب اين قابليت را براي وي به بار نميآورد. در اين مطلب منظور از نگارش كتاب، كتابهاي دانشگاهي ميباشد.
آيا نگارش كتاب هميشه با ارزشتر از ترجمه كتاب است؟
نگارش كتاب ضوابطي دارد كه در زير به آنها به صورت تيتروار اشاره ميشود:
۱- محتواي نگارش كتاب نبايد تكرار مكررات صرف باشد.
۲- محتواي نگارش شده كتاب ميبايست به جديدترين و آخرين يافتههاي موجود در حيطه خاص اشاره نمايد.
۳- محتواي كتاب نگارش شده تا حد امكان به مسائل و مشكلات و پديدههاي بومي داخل آن كشور نيز ارتباط داده شود.
۴- محتواي كتاب نگارش شده ميبايست تاحدودي شامل تحليلها و استنباطهاي خود نويسنده نيز باشد.
اين چهار قاعده كلي مستخرج از منابع معتبر مختلف آنلاين در فضاي اينترنت ميباشد. اين چهار قاعده كلي به نويسنده يك كتاب راه را نشان ميدهد تا وي بتواند كتابي در خور و پرطرفدار را نگارش كند.
بارها شاهد آن هستيم كه در ايران بسياري از پژوهشگران دست به گردآوري مطالبي در يك حيطه ميزنند كه بيشتر از يك كار نگارشي، در حقيقت يك كار ترجمهاي ميباشد. يعني متون مختلف را ترجمه كرده و در كنار يكديگر قرار ميدهند بدون اينكه هيچ يك از چهار قاعده كلي فوق را رعايت نموده باشند. واقعيت اين است كه كتابهايي كه اينگونه نگارش شده و چاپ ميشوند را نميتوان يك كار نگارشي قلمداد نمود بلكه بيشتر در حقيقت يك كار ترجمهاي و گردآوري است. بارها و بارها از سوي پژوهشگران شنيدهايم كه كتابي كه نگارش نمودهاند و در مصاحبههاي استخدامي مانند هيئت علمي و يا مصاحبههاي گزينشي مانند آزمون دكترا ارايه دادهاند مورد قبول هيئت داوران قرار نگرفته و نمرهاس نيز به انها تعلق ندادهاند.
در مقابل، كار ترجمه يك كتاب ميتواند يك كار بسيار علمي و خوب باشد و قادر است يك فيلد و جريان علمي جديد را وارد علم كنوني كند. بسياري از شما پژوهشگران ميتوانيد تاييد نماييد كه برخي اوقات با ترجمه و ارايه يك كتاب جديد در رشته تحصيلي خود شاهد به وجود آمدن مباحث و متغيرهاي جديدي شدهايد و آن كتاب ترجمه به سرعت تبديل به يك كتاب مرجع در رشته شما شده است؛ در حاليكه همزمان شايد چندين كتاب در همان حيطه نگارش شده است و هيچ توجهي را به خود جلب نكرده است. اين همان دليلي است كه ميتوان گفت گاهاً ترجمه يك كتاب خوب ميتواند از نگارش يك كتاب بسيار مفيدتر باشد و آنهم زماني است كه كتاب نگارش شده فاقد چهار الگوي ذكر شده فوق باشد. اما اگر نگارش يك كتاب بر اساس الگوهاي چهارگانه فوق باشد مطمنئاً تبديل به بك كتاب مرجع و قوي خواهد شد.
در نهايت ميتوان گفت، اگر قصد نگارش يك كتاب را داريد حداقل سعي نماييد يك يا دو شرط از شروط چهارگانه فوق را رعايت كنيد. اگر كتابي كه در نظر داريد به نگارش آن بپردازيد اولين تجربه كاري شما ميباشد رعايت حتي يكي از قواعد فوق نيز قابل قبول ميباشد. اما در ياد داشته باشيد كه شما زماني ميتوانيد يك كتاب دانشگاهي خوب و قوي و پرطرفدار نگارش و چاپ نماييد كه هر چهار شرط را رعايت كرده باشيد.
تجربه افرادي كه قبلاً در گزينشهاي هيئت علمي و يا مصاحبه دكترا شركت كردهاند و يا اينكه تجربهاي در فروش كتاب داشتهاند نشان ميدهد كه هميشه نگارش كتاب مزيت بالايي نسبت به ترجمه كتاب نداشته است و گاهاً ترجمه يك كتاب خود بسيار بيشتر از آثار علمي ديگر مانند مقاله و كتاب نگارش شده امتياز و ارزش علمي دارد.
سايت چاپ كتاب و ترجمه كتاب رنارون را مشاهده كنيد
برچسب: ،